شهدای حرکت ملی آذربایجان جنوبی

بهزاد صبوحی نژاد

   بهزاد صبوحی نژاد ساکن کوی پرواز تبریز بر اثر شدت شکنجه و ضربات به شهادت رسید. بهزاد از فعالان شناخته شده حرکت ملی آذربایجان در محله پرواز تبریز بود.
پیکر وی در مورخه 3/3/85 در حالیکه بر دستهای وی اثر دستبند و در بدنش آثار شکنجه نمایان بود از استخر شاه گؤلوی تبریز به دست آمد.







فرزاد اسد پور

فرزاد اسدپور جوان 21 سا له و فرزند یکی از کسبه بازار در زرگرخانه اورمیه بود. او دانشجوی دانشگاه آزاد ارومیه و در عین حال کارگر کارگاه زرگرخانه بود.


فرزاد در روز سه شنبه دوم خرداد ماه در خیابان عطایی اورمیه در جریان راهپیمایی عظیم مردم اورمیه در اعتراض به روزنامه ایران مجروح گشته که یک روز پس از انتقال به بیمارستان، جان سپرده است. تاریخ فوت وی روز سوم خرداد ماه، یک روز پس از برگزاری تظاهرات مردم اورمیه می باشد.


گفتنی است که در مراسم تشییع جنازه شهید اسدپور که ظهر پنجم خرداد ماه انجام پذیرفت به غیر از پدر و مادر وی کسی حق حضور نداشته است. ماموران نیروی انتظامی نیز توصیه نموده اند که مساله از سوی خانواده مقتول کش داده نشود. آنها توصیه نموده اند که علت مرگ برخورد ضربه به سر مقتول در حمام ذکر شود.


در همین زمینه بازار زرگرخانه اورمیه بعد از ظهر پنجم خرداد ماه به حالت نیمه تعطیل در آمده است به دنبال شکایت پدر شهید فرزاد اسد پور، نبش قبر فرزاد و جسد او جهت انجام آزمایشات به پزشکی قانونی منتقل شد.







عیوض سیاحی

عیوض سیاحی اهل ارومیه بود. او برای دفاع از حقوق ملی و انسانی ملت ترک به مبارزه و اعتراض ملیونی مردم آذربایجان پیوست .
متاسفانه در جریان تظاهرات مردم ارومیه در دوم خرداد 1385 مورد حمله نیروهای مسلح و جنایتکار دولتی قرار گرفته و بشدت زخمی شد و در بیمارستان جانش را فدای ملت ستمدیده و وطن خود کرد.









رضا میر آقا پوردرویش

رضا میر آقاپور درویش از فعالان محله امامیه تبریز بود.
رضا بر اثر شدت ضربات و جراحات وارده بعد از سه روز بستری شدن در بیمارستان شهید شد .








همت اسم زاده



همت اسم زاده در جریان قیام مردم شهر سولدوز در چهارم خرداد سال 1385 جانش را در راه آزادی و رهایی ملت از هر گونه ظلم و استثمار فدا نمود. یادش را همیشه گرامی خواهیم داشت.







ستار سلیمی

بعد از اتمام تظاهرات خانواده وی که در محله فقیر نشین "میسیر قهوه سی" تبریز زندگی می کنند، منتظر برگشت ستار به خانه می مانند. اما ستار به خانه بر نمی گردد. خانواده ایشان به قصد پیدا کردن فرزندشان به دادگستری تبریز مراجعه می کنند. مقامات قضائی تبریز اعتراف می کنند که ستار سلیمی در تظاهرات تبریز دستگیر شده است و پرونده ایشان مراحل قانونی خود را می گذراند و بزودی آزاد خواهد گردیدپس از دو ماه انتظار، ماموران وزارت اطلاعات پیکر بی جان ستار سلیمی را تحویل خانواده شان می دهند و خانواده وی را شدیدا تهدید می کنند که از رسانه ای شدن خبر پرهیز کنند. تحت فشار شدید وزارت اطلاعات، به خانواده ستار سلیمی اجازه برگزاری مراسم ترحیم در مسجد محل داده نمی شود و خانواده وی مجبور می شود مراسمی کوچک در خانه محقر خود برگزار کنند.
ستار سلیمی در قیام سراسری یکم خرداد ۱٣٨۵ برعلیه کاریکاتور توهین آمیز روزنامه دولتی ایران و اعتراض به سیاستهای تبعیض نژادی و زبانی شرکت کرده بود .
ستار به یادگیری زبان مادری خویش بسیارعلاقمند بوده و در کلاسهای زبان ترکی که بصورت خودجوش در تبریز برگزار می شد شرکت می نمود.
ستار سلیمی دانش آموز نوجوان تبریزی متولد ۱٣۶۷ در هنرستان اکبریه تبریز واقع در محله سامان میدانی تحصیل می نمود. او در خانواده کارگری و زحمتکش متولد شده بود واز کودکی با فقر و نداری آشنا بود.
ستار سلیمی یکی از فعالین سیاسی و مبارز تبریز بود که برای رفع هر گونه ظلم و ستم ملی،مبارزه میکرد.


سینا طارق

سینا طارق جان خود را فدای وطنش و رهایی زحمتکشان و ستمدیدگان از ظلم و استثمار نمود. یاد این رزمنده هم با تاریخ آدربایجان عجین شده وهمیشه زنده خواهد ماند .
چهل روز پس از شهادت سینا خانواده داغدیده او مراسمی را در سکوت و اختناق و در محاصره نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها برگزار کردند.
بعد از این جنایت، سرکوبگران اشغالگر خانواده سینا را به شدت تهدید و به آنها گوشزد کردند که در صورت انتشار خبر شهادت فرزندشان اعضای خانواده در معرض خطر قرار خواهند گرفت.
سینا طارق در قیام اول خرداد ماه سال 1386 در تبریز که برابر با نخستین سالگرد سلسله قیامهای ضد آپارتاید ملت آذربایجان در اردیبهشت و خرداد ماه سال 85، در پی ضربات چماق و قمه دژخیمان رژیم آپارتاید ایران کشته شد .سینا طارق فرزند ایوب طارق و دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسکو بود.


اکبر نوروزی

اکبر نوروزی یکی از کارگران مبارز تبریز بود. این کارگر پنجاه و سه ساله برای یافتن کار از روستای گروس صوفیان به تبریز آمده ودر بازار فرش کارگری می کرد.
اکبر برای مدافعه از حقوق و آرمانهای ملت ستمدیده آذربایجان و در دفاع از حقوق سیاسی و اقتصادی کارگران آذربایجان تظاهرات یک خرداد 1386 در تبریز شرکت نموده بود.
در جریان تعرض نیروهای اطلاعاتی وبسیجها به تظاهرات مردم اکبر و تعدادی زیادی از معترضین دستگیر شدند و بازداشتگاهها و شکنجه گاهها منتقل شدند.
خانواده مبارز جان باخته پس از چند روز جستجو بالاخره جسد اکبر را در سردخانه ای مییابند که آثار شکنجه و ضرب و شتم شدیدی در آن نمایان بود. اما شکنجه گران اسلامی جسد اکبر نوروزی را تا امضای تعهد کتبی مبنی بر اینکه خبر کشته شدن او را به هیچکس بازگو نکنند تحویلشان نمیدهند.
دشمن پس از اخذ تعهد و تهدید فراوان پیکر خونین و شکنجه شده این کارگر آگاه و آزادیخواه ملی گرا را به خانواده فقیر و داغدارش تحویل می دهند. مراسم خاک سپاری اکبر نوروزی در میان تدابیر امنیتی دشمنان سرکوبگر آذربایجان در زادگاه مادریش روستای گروس برگزار شد و صدها نفر از مردم رنجدیده برای احترام عزیز و همرزمشان در این مراسم حضور یافتند.


حسین فتحی پور

حسین دانش آموز دوم دبیرستان بود و در جریان تظاهرات چهارم خرداد در شهر سولدوز به شهادت رسیده است.










جلیل عابدی

بنابرشهادت فعالین حرکت ملی در شهرستان خیاو یا مشگین شهر، جلیل عابدی به هنگام قیام وسیع اهالی رزمنده این شهر، درحالی که بر شانه دوستانش بالا رفته و برعلیه ظلم و جوراشغالگران آذربایجان فریاد میکشید، ازناحیه شقیقه، با سلاح کلت، هدف تیرمستقیم یکی از مزدوران رژیم به نام عزیز برادران قرارمیگیرد و درحالیکه بر روی شانه های هویت طلبان قرارداشته جان می بازد.
یاد جلیل عابدی بعنوان نماد سرافرازی حرکت ملی آذربایجان همیشه زنده خواهد ماند.




عسگر قاسمی

عسگر قاسمی متاهل و دارای فرزند در روز پنجشنبه چهارم خرداد در شهر سولدوز شهید شد.
در این روز عسگر به همراه هزاران نفر تظاهرات کننده خشمگین، قصد اشغال ساختمان فرمانداری اشغالگران اسلامی را داشتند ولی پاسداران، بسیجی ها و نیروهای ضد شورش از داخل فرمانداری به روی مردم آتش گشودند که در نتیجه آن دهها نفر زخمی و تعدادی جان باخنتد.
درهنگام درگيری عسگر قاسمي به منظور نجات جان كودكی سیزده ساله، فداکارانه در زیر باران گلوله های دشمن به داخل حياط فرمانداری رفت ولی متاسفانه او نه تنها موفق به نجات جان كـودك سیزده سـالـه نشد بلکه كـودك سیزده سـالـه و عسگر قاسمی هر دو در حياط فرمانداری در اثر رگبار گلوله های دشمن جان سپردند.




فرزندان عسگر قاسمی

بعد از این واقعه، آقای قربان قاسمی پدر عسگر قاسمی از قاتلین فرزندش به دادگاه شکایت کرده وخواهان معرفی قاتلین پسرش شده بود اما پرونده او مدتهاست در دادسرای نظامی اورمیه در حال بررسی است و دشمن اشغالگر همیشه به بهانه های مختلف از دادن رای نهایی سر باز زده و با پیشنهاد دیه و صدها طرح و ترفند دیگر در صدد منصرف نمودن آقای قربان قاسمی از پیگیری پرونده فرزندش شده بود.
با تاسف فراوان آقای قربان عسگری پدر قاسم عسگری روز دوشنبه شانزدهم مهر ماه سال هزار وسیصدوهشتاد و شش در اثر صانحه رانندگی در شرایط مشکوکی در گذشت و در جسد این پدر دلسوز در حضور فعالین حركت ملي سولدوز، بستگان و عموم مردم در وادی رحمت محمدیار به خاک سپرده شد.


توحید آذریون

توحید آذریون یکی از جوانان فداکار و شاعران جوان آذربایجان، بعد از مشاهده جان باختن چند تن از جوانان مبارز سولدوز،اقدام به عمل بسیار شجاعانه، فداکارانه و غرور آفرینی نمود.
طبق اظهارات شاهدان عینی در حالی که سرکوبگران وحشی رژیم در روز دوم قیام اهالی مظلوم نقده، در خیابان به حالت آماده باش ایستاده و انگشت بر ماشه به سوی جوانان هویت طلب ودرجوش و خروش سولدوز نشانه رفته بودند توحید آذریون بربالای یک بلندی رفته و درحالیکه به شدت علیه حیوانیت جلادان اشغالگر و نظام فاشیستی فریاد می کشید. او پیراهن خود را از دو سوی پاره پاره کرد و به این ترتیب توحید سینه مملو ازخشم و نفرت خویش را برهنه کرده و سپر کودکان، نوجوانان، زنان و دختران مظلوم نقده و همه ملت آذربایجان نمود. در این حین، درکمال ناباوری و قساوت، سرهنگی بعنوان فرمانده گروهان ضد شورش، شخصا با سلاح خود سینه پر از محبت توحید را آماج گلوله های داغ قرارداد. بر اساس ادعاهای مردم دو نفر بنامهای قلی یوسف زاده و مهدی داننده از سرکوبگران مردم در سولدوز بودند.
چهل روز پس از جان باختن توحید و یارانش، جمع کثیری از اهالی سولدوز (نقده) با شرکت در یک تظاهرات مردمی یاد این عزیزان را گرامی داشتند.

  نام و یاد شهدایمان در تاریخ پر افتخار ملت آذربایجان همیشه باقی خواهد ماند





اولین شهید حرکت ملی آذربایجان جنوبی: نجف رنجبر